موسسه "دفاع از دمکراسی" در جدیدترین راپورت خود به مساله عادی سازی روابط میان کشورهای خلیج عربی و اسرائیل پرداخته و از آن به عنوان نقطه عطفی در تاریخ همزیستی مسالمت آمیز یاد کرده است.
در این راپورت که به قلم حسین عبدالله حسین و شانی مور نوشته شده آمده است، عادی سازی روابط بین اسرائیل و امارات بیانگر حداکثر تضاد و تقابل با ایران است. تضادی که از نگرانی در مورد برنامه هستهای تهران و حمایت آن از گروههای شبه نظامی در سراسر خاورمیانه نشات میگیرد.
دیدار تاریخی این ماه نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل و محمد بن زاید، ولیعهد امارات، حول این مساله بوده است. اما با این همه، همکاریهای اسرائیل و امارات بسیار فراتر از امنیت و دشمنان مشترک است.
موسسه "دفاع از دمکراسی" در ادامه گزارش خود مینویسد، بررسی بیانیه مشترک رهبران این دو کشور پس از پایان دیدار مذکور و همچنین بررسی دقیق دیدار و ملاقاتهای نخست وزیر اسرائیل از ابوظبی، این واقعیت کلیدی را آشکار میکند که عامل اصلی اتحاد و نزدیکی دو کشور اقتصاد میباشد و نه امنیت و دشمنان مشترک.
برپایه آمارها، تجارت دوجانبه اسرائیل و امارات در سپتامبر ٢٠٢١ به 800 میلیون دلار رسید و در ماه مارس، امارات متحده عربی یک صندوق 10 میلیارد دلاری برای "سرمایه گذاری در بخش های استراتژیک در اسرائیل" ایجاد کرد.
همچنین اسرائیل و امارات اعلام کردهاند که قصد دارند یک "صندوق تحقیق و توسعه مشترک" در کنار "شورای کسب و کار مشترک" ایجاد کنند که اسرائیل را با امارات متحده عربی که به عنوان کشوری کارآفرین با بانکداری پیشرفته و توانایی بازاریابی بالا، لینک کند.
بنت و میزبانانش همچنین امکان دستیابی به یک "توافق مشارکت اقتصادی جامع" را بررسی کردند. در ماه سپتامبر نیز، موباداله، شرکت دولتی امارات متحده عربی، یک میلیارد دلار از سهام یک میدان گاز طبیعی اسرائیل را خریداری کرد.
بنت علاوه بر دیدار با محمد بن زاید، ولیعهد امارات و عبدالله بن زاید وزیر امور خارجه، با سلطان الجابر وزیر صنعت و فناوری پیشرفته و نوره الکعبی وزیر فرهنگ نیز دیدار و گفتگوهایی داشت.
حسین عبدالله حسین و شانی مور در ادامه گزارش خود متذکر میشوند، توجه داشته باشید که بنت با طحنون بن زاید، مشاور امنیت ملی، دیداری نداشت. طحنون به تازگی از سفر هفته گذشته خود به ایران بازگشته بود، دیداری که باعث ایجاد نگرانی در نهاد امنیتی اسرائیل شد.
ملاقات بنت با مقامات و مسئولین حوزه صنعت و فرهنگ و عدم دیدار با مقامات امنیتی و اطلاعاتی امارات نشان میدهد که حداقل به طور علنی، امارات و اسرائیل نمیخواهند بهعنوان یک جبهه یا اتحاد ضدایران دیده شوند.
گزاش مذکور همچنین به نشست نخستوزیر اسرائیل و ولیعهد امارات در پشت درهای بسته میپردازد که به مدت دو ساعت به درازا کشید و نهایتاً در باب مباحث مطرح شده در این نشست به گمانهزنی میپردازد و مینویسد، با اینکه کسی نمیداند دو طرف چه گفتهاند اما میتوان حدس زد که آقای بنت گزارشی از سفر بنی گانتز، وزیر دفاع اسرائیل به واشنگتن و همچنین آماده سازیهای اسرائیل برای حمله به اهداف هستهای در ایران، به میزبان خود ارائه کرده است.
گزارش مذکور مدعی میشود، ولیعهد امارات ممکن است حمایت کشورش از حمله احتمالی اسرائیل به ایران را اعلام کرده باشد، او باید به مهمان خود گفته باشد که امارات نمی تواند علناً از چنین اقدامی حمایت کند. امارات متحده عربی همجوار ایران است و این کشور میکوشد آتشافروزیهای نظامی تهران را از خود دور کند، امارات برای استمرار پیروزیهای اقتصادی به ثبات نیاز دارد.
با اینکه امارات و اسرائیل نگرانیهای مشابهی درباره ایران و نیز دغدغههای مشترکی در باب تعهدات و استراتژیهای دارند اما نباید فراموش کرد که این کشورها دارای منافع و اولویتهای متفاوتی نیز هستند. آنها برای تعمیق روابط خود نیازی به داشتن منافع و سیاستهای یکسان در مورد ایران ندارند، همانطور که برای مقابله با تهدیدات ایران نیازی به عادی سازی نداشتند.
در واقع، امارات متحده عربی با همان معضلی مواجه است که کره جنوبی در باب سلاحهای هستهای همسایه شمالی خود روبرو میباشد. سئول، شهری پرجمعیت با اقتصاد بسیار پیشرفته و توسعهیافته، در تیررس موشکهای کرهشمالی قرار دارد و بیم آنرا دارد که در صورت هر جنگی هدف موشکهای اتمی کره شمالی قرار گیرد.
البته وضعیت ایران کمی متفاوت است، بعید است که تهران بدون تحریک به امارات متحده عربی یا هر یک از همسایگانش حمله نظامی کند. تا زمانی که جنگندههایی که به ایران حمله میکنند از امارات عربی متحده بلند نشوند، تهران همسایه جنوبی خود در خلیج فارس را وارد جنگ نخواهد کرد.
درست مانند عربستان سعودی، بحرین و کویت، امارات متحده عربی نیز به احتمال زیاد در پشت پرده به اسرائیل کمک می کند و در صورت وقوع جنگ بین دولت یهود و ایران، اطلاعات و سایر حمایتهای لجستیکی را به اسرائیل ارائه خواهد داد. با این حال، کشورهای حاشیه خلیج فارس از پاشنه آشیل خود، یعنی نزدیکی جغرافیایی به ایران، آگاه هستند.
موسسه دفاع از دمکراسی در بخش پایانی گزارش خود یادآور میشود، در حالی که مساله امنیت یکی از اولویتهای اصلی در شراکت نوپای مابین امارات و اسرائیل میباشد اما مطمئنا این تنها اولویت نمیباشد، در واقع همکاریهای اقتصادی بنیادین موجب استمرار روابط مستحکم آنها خواهد شد.
این مشارکت در حال گسترش، و حتی اختلاف نظرهای آشکار در مورد مساله امنیت، باید اطمینان بخش تلقی شود. امارات متحده عربی و اسرائیل دو کشور با اقتصادهای توسعه یافته و ثروتمندی هستند اما از نظر مزیتهای نسبی کاملاً متفاوتند. آنها می توانند در برخی زمینهها در راستای منافع مشترک همکاری داشته باشند، در برخی دیگر به رقابت بپردازند، در برخی مسائل با احتیاط به توافق برسند و در برخی دیگر نیز مودبانه اختلاف نظر داشته باشند.