هنگامی که سرهنگ حسن صیاد خدایی، از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران، در اولین روز خردادماه ١٤٠١، ساعت ١٦ عصر، ماشینش را در کوچه "خزعل"، خیابان "مجاهدین اسلام" تهران، پارک میکرد تا بعد از یک روز سخت کاری در میان نظامیان وارد منزل شود، سرنشینان دو موتور سیکلت راه را بر او میبندند و با شلیک پنج گلوله به زندگی این فرمانده ارشد سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران، پایان میدهند.
سرهنگ حسن صیاد خدایی که بود
برخلاف اکثر مواقع که رسانهها و مسئولین ایرانی بر روی وقایع این چنینی سرپوش میگذارند و یا آنرا به حاشیه خبری میفرستند و نسبت به آن واکنشی نشان نمیدهند. اما در این مورد، فیالفور مقامات ارشد دولتی، نظامی و قضائی ایران وارد میدان شده و واکنشهای تندی نشان دادند که نشان دهنده جایگاه بسیار مهم و حساس فرد مقتول میباشد.
عالیترین مقام اجرائی ایران، سید ابراهیم رئیسی، پیش از آنکه به سمت کشور عمان حرکت کند طی نطقی ضمن حمله به کشورهای "دشمن" به مساله قتل حسن صیاد خدایی اشاره کرد و آنرا کار "استکبار جهانی" خواند و گفت: "تردید ندارم که انتقام خون پاک این شهید بزرگوار از جنایتکاران حتمی است."
از سوی دیگر بلافاصله بعد از کشته شدن این مقام ارشد سپاه، سعید خطیبزاده، سخنگوی دولت جمهوری اسلامی ایران، طی نشستی خبری به این واقعه واکنش نشان داده و آنرا محکوم میکند.
سپاه پاسداران نیز با همان ادبیات و طی بیانیهای رسمی این رویداد را به گروههای «ضد انقلاب و عوامل وابسته به استکبار جهانی" نسبت داد و ضمن محکوم کردن آن، از انتقام خون فرمانده خود سخن راند.
با این همه، تا پیش از کشته شدن حسن صیاد خدایی نه کسی اسم او را شنیده بود و نه کسی او را میشناخت. اما رسانههای اسرائیل طی ساعات اخیر گزارشات و تحلیلهای مفصل و متعددی از زندگی، سابقه امنیتی و جایگاه نظامی این فرمانده سپاه منتشر کردهاند که نشان میدهد، سالهاست اسرائیل این شخص را بخوبی میشناسد و تحت نظر دارد.
اسرئیل در رسانههای خود از حسن صیاد خدایی به عنوان فردی که در رشته حملات تروریستی علیه اسرائیلیها در سراسر جهان نقش داشت، یاد کرده است. آنها همچنین مدعی شدهاند که صیاد خدایی کسی بود که "منصور رسولی" را برای ترور کنسول اسرائیل در استانبول مامور کرده بود.
همچنین منابع امنیتی اسرائیل اعلام کردهاند که سرهنگ حسن صیاد خدایی، جانشین فرمانده یگان ۸۴۰ نیروی سپاه قدس میباشد. ارتش اسرائیل قریب به دو سال پیش اعلام کرده بود که "مسئولیت یگان ۸۴۰ نیروی قدسی طراحی و فراهم کردن تمهیدات ترور در خارج از ایران است." ارتش اسرائیل همچنین یگان مذکور را متهم کرده که "میدانهای مین متعددی در جولان" در مرز سوریه و اسرائیل، ایجاد کرده است.
این اولین بار نیست... !
باید گفت این اولین باری نیست که اخباری از کشته شدن فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در جراید ایران و جهان منتشر میشود. از زمانی که اسرائیل نسبت به فعالیتهای ایران در منطقه و برنامههای هستهای این کشور بسیار حساس شده و به این نتیجه رسیده که دیگر آمریکا و جامعه جهانی همچون گذشته، سدی در مقابل زیادهخواهیهای ایران نیستند، خود مستقیما وارد عمل شده و با هدف قرار دادن فرماندهان ارشد نظامی، امنیتی و نیز بمباران هوایی مناطق نظامی و اتمی ایران و همچنین بمبگذاری یا خربکاری در سایتهای هستهای جمهوری اسلامی، تاکنون توانسته ضربات سهمگین و جبران ناپذیری به این کشور بزند.
نفوذ عوامل اطلاعاتی و گروههای ضرب اسرائیل در ایران و در سطوح بسیار عالی و امنیتی جمهوری اسلامی، داد تمام مسئولین ارشد این نظام را در آورده است. کار به جایی رسیده که عوامل اطلاعاتی اسرائیل به سهولت در خاک ایران، مهرههای سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات را بازداشت و در درون ایران بازجویی و فیلم اعترافات آنان را در همانجا نیز منتشر میکنند.
دو هفته پیش، نیروهای اسرائیلی در خاک ایران، منصور رسولی هاشمآباد، از اعضای ارشد یگان ٨٤٠ سپاه قدس را بازداشت و از او بازجویی میکنند و فیلم اعترافات او را نیز منتشر کرده و پس از آن او را رها میکنند.او در اعترافات خود اظهار میدارد که به او دستور داده شده که برنامه ترور کنسول اسرائیل در استانبول، یک ژنرال آمریکایی را در آلمان، و یک روزنامهنگار را در فرانسه اجرائی کند.
از جمله اقدامات دیگر اسرائیل برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران، کشتن محسن فخری زاده، رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و از افراد قابل اعتماد علی خامنهای، رهبر ایران میباشد.
بنابر جدیدترین گزارش هفته نامه جویش کرونیکل، آقای فخری زاده توسط یک تیربار بسیار پیشرفته و به وزن حداقل یک تن کشته شد که قطعات آن در ظرف هشت ماه توسط سازمان اطلاعاتی اسرائیل (موساد) به داخل ایران قاچاق و سپس مونتاژ شده بود. این منابع مدعی شده است که تیم ترور متشکل از حداقل ۲۰ ایرانی و اسرائیلی بوده است و این مقام ارشد برنامه هسته ای جمهوری اسلامی را هشت ماه زیر نظر داشتند.