در حالی به استقبال چهارمین سالروز جهانی "آموزش" میرویم که اشغالگران طی قرنها کوشیدند ملت کورد را از تمام جوانب آموزش محروم سازند تا بهتر بتوانند این ملت را آسمیله کرده و فرهنگ و هویت آنرا در فرهنگ و هویت حاکم ادغام کنند. به همین خاطر از هیچ تلاشی برای نابودی زبان کوردی، به عنوان شاهراه اصلی آموزش، دریغ نکردهاند.
مجمع عمومی سازمان ملل، در سال ١٣٩٦ شمسی، با تصویب قطعنامهای، چهارم بهمنماه را بعنوان روز جهانی آموزش تعین کرد و هدف از این تصمیم را تاکید بر "نقش آموزش در ایجاد صلح جهانی و توسعهپایدار" اعلام نمود. هدفی که در واقع خلاف سیاست حکومتهای حاکم بر کوردستان میباشد، سیاستهای آموزشی در کوردستان نه برای تعالی ذهن و اندیشه فرزندان کورد بلکه برای تهی کردن آنان از آنچکه هستند، تدوین و طراحی میشود و این خلاف اصول بنیادی سازمان ملل در تبین اهداف آموزش و عاملی مهم در نابودی صلح و توسعه میباشد.
سازمان یونسکو، با انتشار پیامی به مناسبت روز جهانی آموزش، شعار امسال را "تغییر مسیر، نیازمند دگرگونی در آموزش است" تعین کرد و در پیام خود متذکر شد: "چهارمین سالرروز جهانی آموزش را زمانی برگزار میکنیم که جهان ما بر اثر گسترش نابرابریها، سیارهای آسیب دیده، قطبی شدنِ رو به رشد و تاثیر آسیبزای یک همهگیری جهانی، ما را در آستانه این گزینش نسلی قرار میدهد که مسیری ناپایدار را ادامه دهیم یا مسیر را بهطور بنیادین دگرگون کنیم. دگرگونی آینده نیازمندِ تعادلی تازه، فوری و برقراری ارتباط با یکدیگر و با طبیعت، همچنین با فناوریهای تازه است اما نگرانیهای جدی نیز درباره برابری، فراگیری و مشارکت دموکراتیک برمیانگیزند".
این بخش از پیام به روشنی نابرابریهای حاکم بر کوردستان و سیاستهای تبعیضآمیز ایران در امر آموزش را به ذهن هر خوانندهای متبادر میکند. یونسکو پیش از هر چیز هشدار میدهد که جهان ما بدلیل سیاستهای نادرست و ضدبشری در لبه پرتگاه نابودی قرار گرفته، آموزش نادرست از انسان موجودی رنجور و بیمار ساخته و طبیعت ما را به نابودی کشانده به همین خاطر اکیدا توصیه میکند که باید "مسیر را بهطور بنیادین دگرگون کنیم".
محروم کردن کوردها از آموزش به زبان مادری و ممانعت از ورود جدیدترین متدها و تکنولوژیهای آموزش به کوردستان، زندگانی شهروند کورد را به تباهی کشانده است. توسعهنیافتگی کوردستان، فقر، بیکاری، خودکشی و دهها آسیب اجتماعی دیگر ناشی از سیاستهای نادرست آموزشی در شرق کوردستان است. برپایه دادههای سازمان آمار ایران میزان فلاکت در استانهای شرق کوردستان شش برابر استانهای فارس زبان میباشد و باز هم بر اساس گزارشات همین سازمان رسمی، استانهای ارومیه، سنه (سنندج)، کرماشان، ایلام، لورستان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد به عنوان استانهای هفتگانه ایران طی شصت سال اخیر جزء محرومترین، فقیرترین و توسعهنیافتهترین استانهای ایران بودهاند.
حال در چنین فضایی، چگونه میتوان انتظار تثبیت صلح و توسعه پایدار را در ایران، منطقه و جهان داشت. برپایه آخرین تحقیقات انجام شده آموزش اساسیترین، اصلیترین و مهمترین گام در نابودی فقر، توسعهنیافتگی و ایجاد یک زندگی شایسته و انسانی میباشد. اما وقتی که کوردها از این حق مسلم و اولیه خود محروم هستند و پروسه آموزش در کوردستان بصورت غیرعلمی و تحریف شده و بر مبنای افکار ایدئولوژیک و تئوریهای ایرانشهری تدوین و اجرا میشوند، چه آیندهای برای انسانیت میتوان در نظر داشت.
ژیار، از معلمین مدارس استان سنه، طی گفتگویی اختصاصی با باسنیوز، در رابطه با آسیبشناسی آموزش در شرق کوردستان گفت: "آموزش به زبان کوردی بشدت ممنوع است و در صورت مشاهده هر معلم و یا استادی، با او بشدت برخورد میشود. حکومت، کودکان کورد را از این حق طبیعی و اساسی محروم کرده که همین امر ضربات سهمگینی بر پروسه آموزش در کوردستان وارد کرده و منجر شده آموزش در این بخش از کوردستان به بن بست برسد".
او در ادامه افزود: "بنابر سیاستهای ایران، کتابها وجه ایدئولوژیک دارند و مواد درسی و محتوای آنها براساس ایدئولوژی حاکم آماده و چاپ میشوند. از سوی دیگر، بنابر سیاستهای تبعیض آمیز علیه ملت کورد و سایر اقلیتهای ملی امکانات و تجهیزات آموزش به طور برابر و عادلانه در سراسر ایران تقسیم نمیشود، استانهای فارس زبان دارای بیشترین بودجه آموزشی و امکانات آموزش هستند در حالیکه به استانها شرق کوردستان کمترین امکانات وبودجه داده میشود".
عدم آموزش به زبان کوردی در اولین مرحله روان و ذهن کوک کورد را هدف قرار داده و میخواهد او را از لحاظ معنوی حذف کند. سیوان ابراهیمی، از فعالین مدنی سنه، طی مصاحبهای اختصاصی به باسنیوز خاطرنشان شد: "این موضوع را باید از دو بعد بررسی کرد. از دیدگاه روانشناسی بنیادهای شخصیتی کودک از طریق درک و دریافتها از محیط اطراف و روابط اجتماعی موجود شکل میگیرد. این درک و دریافت نیز از طریق زبان روی میدهد، همزمان با شکلگیری شخصیت کودک که زبان عامل اصلی این شکلگیری است، اولین بنیادهای خودباوری کودک نیز شکل گرفته و آماده میشود این درک را در چارچوبی تحت عنوان آموزش و پرورش، گسترش وو وسعت بخشد".
سیوان ابراهیمی در ادامه میافزاید: "اما با ورود کودک کورد به مدرسه با زبانی روبرو میشود که با آن بیگانه است، به همین خاطر اولین روز آموزش رسمی به اولین گام فاصله گیری او از درکی که تا قبل از مدرسه کسب نموده، بدل میشود و این بیگانگی نیز بر خودباوری او تاثیر مستقیم میگذارد. کودک کورد در یک سیستم آموزشی بیگانه دچار دوگانگی هویتی میشود و سسیتم آموزشی نیز کودک را مجبور میکند تا برای رهایی از این دوگانگی، به آغوش هویت و زبان حاکم برود. این دوگانگی همچون دوگانگی زبانی و هویتی حاکم و زیردست تعریف میشود".